وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی جزء مهمترین و کلیدی ترین وزارتخانههای دولت است.گستردگی جمعیت و گروههای تحت پوشش این وزارتخانه و نیز هولدینگ های اقتصادی تحت مدیریت آن، اهمیت نقش و عملکرد این وزارتخانه را نشان میدهد. عملکرد جناب آقای شریعتمداری در این وزارتخانه نشان می دهد که نه تنها چالشها و مشکالت قدیمی […]
وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی جزء مهمترین و کلیدی ترین وزارتخانههای دولت است.گستردگی جمعیت و گروههای تحت پوشش این وزارتخانه و نیز هولدینگ های اقتصادی تحت مدیریت آن، اهمیت نقش و عملکرد این وزارتخانه را نشان میدهد.
عملکرد جناب آقای شریعتمداری در این وزارتخانه نشان می دهد که نه تنها چالشها و مشکالت قدیمی و سنتی این وزارتخانه رفع نشده است بلکه در سطوح مختلف، چالش های دیگری بوجود آمده است که ممکن است ادامه این فرایند تبعاتی را برای جامعه و حتی حاکمیت ایجاد کند.
عملکرد مجلس در خصوص آقای شریعتمداری نیز نشان داد که ایشان به جای تمرکز بر کارآمدی و فعالیت گسترده و در نتیجه رفاه و رضایت عمومی جامعه که یکی از نقشهای اصلی این وزارتخانه مهم است به دنبال رضایت نمایندگان مجلس و رضایت دولت و به ویژه رئیس جمهور است تا مردم و قشرهای تحت پوشش آن. ایشان در زمان تصدی وزارت صمت متوجه شد که راه ماندن در قدرت و پست وزارت، تن دادن به خواسته های فردی نمایندگان مجلس و عده ای خاص است. بر همین اساس تمامی اهداف و برنامه های ایشان جهت پاسخگویی به خواسته های شخصی نمایندگان و خواسته های گروه های تحت نفوذ دولت در این وزارتخانه و تمام حلقه های فساد در وزارتخانه، برنامه ریزی و متمرکز شد.
ایشان استدلالهایی در باب دفاع از بیانیه گام دوم انقلاب و استفاده از نیروی جوان در بخش های مختلف مدیریتی داشتهاند. در مرحله اول برای رد گم کنی و پیش بردن تهای خودساخته که جزء ویژگیهای اصلی و ذاتی ایشان است، یکسری از نیروهای جوان را به کار گرفتند بعد آرام آرام، خود موجبات استعفا و خروج این نیروها را فراهم ساختند و با شگرد برگشت به کار، موجبات برگشت نیروهای قدیمی و پیر و بی انگیزه مثل خود را به بخشهای مدیریتی فراهم ساختند تا با چالش ها و مطالبات هوشمندانه این قشر مواجه نشوند و همان ت گذشته و حفظ منافع گروههای خاص را ادامه دهد که این یعنی زحمت کمتر و حفظ سمت و قدرت در وزارتخانه.
بررسی های دقیق و کارشناسی در زمان رای نشان داد که 40 درصد برنامههای پیشنهادی ایشان با اسناد بالادستی نظام تطابق نداشت. اکنون بعد از گذشت زمان و فعالیتهای وزارتخانه تحت امر ایشان این مسئله بیش از گذشته آشکار شده است و هیچ ارتباط معناداری بین اسناد بالادستی نظام وعملکرد این وزارتخانه دیده نمی شود و به جرات میتوان گفت که بین برنامه های اعلامی و اعمالی ایشان، شکاف عظیمی وجود دارد.
در زمان معرفی برنامه های ایشان، کارشناسان برجسته این حوزه برخلاف نمایندگان مجلس معتقد بودند که در برنامه های وزیر توجه جدی به بحث حمایت از اقشار محروم و نیازمندان نشده است. عملکرد ایشان نشان داد که نگاه تیزبین کارشناسان واقعی، حقیقت دارد. ارائه بسته های معیشتی و نوع مکانیزم شناسایی، نحوه پرداخت و برنامه های علمیاتی این حوزه، بیش از گذشته عملکرد مجموعه تحت ایشان را نشان داد.
نگاه راهبردی و هدفدار موثر در زندگی مردم در برنامه های ایشان وجود نداشت و اگر هم چند مورد بود در صدد عملیاتی شدن آن قدم هایی برنداشته شد. مسئله فقر و رفع آن به معنای اخص و همچنین برقراری عدالت اجتماعی به معنای اعم آن از اهداف انقلاب اسلامی ایران بود. این مهم بالافاصله پس از پیروزی انقلابدر قوانین اساسی کشور، در بسیاری از اصول به صورت ضمنی و در برخی نیز به صورت صریح مورد تأکید قرار گرفت. در دوره تدبیر و امید و تصدی وزارتخانه رفاه از سوی آقای شریعتمداری، ادعاهای بزرگی شد و این ادعاهای بزرگ در برنامه های وزیر بود و همین امر در حال حاضر برای فقرا فاجعه بار شده است و نشانه ای از بهبود زندگی فقرا،تامین رفاه و گسترش عدالت دیده نمی شود.
معلوم شد که برنامه های ایشان، صرفاً برای تایید صلاحیت در مجلس بوده و غیر عملی و غیر واقعی؛ غیر کارشناسانه، صوری و کاغذی و سهل انگارانه و در بسیاری از موارد غیر موثر و غیر راهبردی است. مجموعه تحت امر ایشان به جای تاکید بر وظایف اصلی وزارتخانه و کاهش کم کاری ها و ناکارامدی ها، با تیم غیر کارشناسی خود بیشتر به دنبال لابیگری و امورات مرتبط با آن است .
هر چند مثل بقیه وزرای پیر دولت تدبیر و امید که تحریم را بهانهای برای برون رفت از بحران های خودساخته و خودتحریمی وزارتخانه خود اعلام میکنند، اما ایشان بارها در اظهارات خود در بررسیهای تامین اجتماعی، تحریم را به عنوان فرصت تلقی کرده است. با این نگرش، انتظار قشر عظیمی از جامعه، پیشرفت و رفاه اقتصادی است اما امروز با عملکرد نادرست وزارت رفاه، آسیبهای اجتماعی نه تنها د
ر جامعه کاهش نیافته بلکه افزایش هم پیدا کرده است. آمار طلاق و بزهکاری و سایر آسیب های اجتماعی بیانگر این موضوع است. ضمن این که با افزایش نرخ بیکاری، هر روز بر این آمارها افزوده می شود.
در نهایت با عنایت به موارد فوق الذکر می توان نتیجه گرفت که این وزیر و وزارتخانه تحت امر، فاقد یک دکترین مشخص و نگرش راهبردی است و با نیازهای واقعی و مورد تقاضای مردم و نظام چندان سازگاری ندارد. ادامه این روند و عدم توجه جدی به عملکرد وزیر و این وزارتخانه، جامعه، امنیت اجتماعی و حتی ملی را با چالش جدی مواجه کند.
محمد امین سرکهکی
به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان
رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، ولی امر مسلمین حضرت آیت الله العظمی امام ای(مدظلهالعالی)
سلام علیکم
بنده به عنوان یک جوان فارس زبان انقلابی، رد صلاحیت جناب آقای نادر قاضی پور نماینده سه دوره مجلس شورای اسلامی را از سوی شورای محترم نگهبان نمیتوانم هضم کنم و فهم آن همانند سایر مردم انقلابی، سخت و تا حدی نگران کننده می دانم. بر اساس چنین تصور و برداشتی می خواهم مطالبی را خدمت حضرتعالی و مسئولین زحمتکش شورای نگهبان عرض کنم.
ایشان یک شخص انقلابی و ولایتمدار و همرزم شهید مهدی باکری، سرباز وطن به معنای واقعی، جانباز، شجاع در لحظات حساس نظام و کشور بوده و سکوت در برابر هجمه ها علیه مردم، کشور و نظام را به نوعی خیانت به همه ارکان نظام می داند و همواره توجه جدی به قشر ضعیف و مستعضعفین جامعه داشته و دارد. با شجاعت و قدرت بر حق و حقوق مردم پافشاری و استقامت می نماید و از هیچ کوششی دریغ نکرده و منافع عمومی مردم و مصالح نظام را بر منافع شخصی و گروهی ترجیح داده است.
هر چند ایشان نماینده ارومیه و آذربایجان غربی بوده اما دفتر ایشان همواره به روی همه اقوام کرد، لر، فارس و بلوچ باز بوده و همواره پاسخگوی همه مردم ایران زمین بوده است و بارها اعلام کرده است که نماینده همه مردم ایران زمین است و این را در عمل و نظر نشان داده است.
به جای سفرهای تفریحی خارج از کشور، ایشان همواره در ایام تعطیل به زیارت امام هشتم رفته و در مشهد و در جوار بارگاه امام هشتم، همواره پاسخگوی مشکلات و مسائل زوار امام رضا بوده است. این باور عمیقا در وجود ایشان متبلور شده بود که باید بر اساس ارزشهای آن امام هشتم و با حل مشکلات زوار، معتقد است که این اقدام، رضایتمندی امام هشتم و تعمیق باورهای زوار را در پی خواهد داشت.
ایشان درد آشنای مردم بوده و از درد و رنج مردم زحمتکش و رنج دیده با خبر است و برای رفع مشکلات انان تلاش وافر داشته اند. بر همین اساس، همواره در احقاق حقوق کارگران زحمتکش تا پای جان ایستاده و آنها را سربازان اقتصاد مقاومتی و تولید در کشور می داند. ایشان خود را نوکر کارگران دانسته و همواره در تکریم و رفاه آنها، اقدامات اساسی برداشته است.
برخلاف اکثریت نمایندگان در مجلس در جلسات کمیسیونها و صحن و سایر نشست ها حضور فعال و موثر داشته و یکی از منظم ترین نماینده ها در طی سه دوره مجلس بوده است. بارها شبانه در مجلس تا آخرین ساعات مانده و به همراه کارشناسان، مسائل متعدد را بررسی و نهایی کرده و به تنهایی منشاء خیر و برکت برای مجلس و نظام بوده است.
همان طور که بسیاری از اقشار جامعه معتقد بودند که مجلس دهم یکی از مجالس ضعیف بوده و در راس امور واقعی نبوده اما ایشان همواره بدون توجه به این مسائل، با همان روال سابق، منشاء اثر بود. انصافا در بین نمایندگان کاملا به قوانین مسلط و آشناست. وقتی هم در مجلس صدایش از رادیو پخش میشود، میبینیم که اعتراضاتش به لایحهها یا طرحها، دقیقا بر مبنای اصول قانون اساسی و آییننامه داخلی مجلس است. رأی بالایی که در آذربایجانغربی آورده است، نشان از عملکرد، توفیقات و ارتباط گرم او با همه اقشار جامعه بوده است. اگر به دفتر قاضیپور بروید و با دیگر نمایندگان مقایسه کنید، دفتر او همیشه در تعطیلات مجلس ازدحام است و خودش شخصا آنجا مینشیند و مشکلات مردم را حلوفصل میکند. او را فعالترین، قویترین و انصافا مقیدترین نماینده میشناسم. یک رجل ی که به جای پیشه کردن محافظه کاری، در عمل آن را نشان داده است.
ایشان بارها و بارها برای حل مشکلات کارمندان خدوم مجلس، تلاشهای زیادی انجام داده و حمایت از همه کارمندان را جزئی از رسالت نمایندگی خود میداند.
لذا با عنایت به عرایض فوق الذکر وظیفه خود می دانم به عنوان یک جوان انقلابی فارس زبان و به نمایندگی از اقشار مختلف جامعه ایران زمین، در خصوص جناب آقای #نادر_قاضی_پور و سایر کاندیداهای انقلابی استدعا داریم رهنمودهای حضرتعالی که همیشه در سطوح مختلف و در همه موارد، چراغ راهنمای ما بوده، بار دیگر در این خصوص راهنمای اقشار مختلف ایران اسلامی باشد و به دست اندرکاران شورای محترم نگهبان امر فرمائید نسبت به این امر مهم، اهتمام لازم را انجام دهند تا با الهام از رهنمودهای حضرتعالی و تمسک به اصول قانون اساسی، همه ما به عنوان یک ایرانی بتوانیم در جهت اعتلای کشور و تامین منافع ملی و تحکیم وحدت و یکپارچگی گام برداریم و نقش خود را در انجام وظایف دینی و ملی در انتخابات ایفا کنیم.
سلامتی و طول عمر همراه با موفقیت را برای آن زعیم عالی قدر مسئلت دارم.
سرباز کوچک شما محمدامین سرکهکی
انتخابات
《 بنام آنکه فرمود . :
اقرا باسم ربک الذی خلق ؛ بخوان با نام من که من تو را آفریده ام 》 .
《 جدیت در بررسی و رسیدگی به مهترین مشکلات اقشار فرهنگی جامعه ؛ ( فرهنگیان و دبیران ؛ کارکنان رسمی سازمانهای آموزش و پرورش و وزارتخانه علوم و سازمانهای وابسته ذیربط . 》 .
قرنها از حیات بشری به روی کره خاکی می گذرد و در تمامی این قرنها عده ای از توده بیشمار انسانها بعنوان مرسلان ، مدبران و تعلیم دهندگانی بودند که در جهت ارتقای سطح شعائر انسانی تمامی عمر و طول حیات زندگی خود را وقف انجام صحیح این مهم نمودند .
به تاریخ که بازگردیم و پیشینه فرهنگی و علمی سرزمین کهن ایران را که ورق بزنیم در هر صفحه ای از اوراق ارزشمند این دیار بی شمارند انسانهای والایی که از تاریخ هفت هزار ساله این کشور تا به کنون معلمان و مروجانی دینی و علمی بودند که برای نشاندن بذرهای دانش در این سرزمین بسیار زحمات بی شائبه ای را صرف کرده اند .
و اگر دردهکده وسیع جهانی و در عصر علمی مدرنیته ایران دارای جایگاهی ویژه در ابعاد مختلف علمی جهان است این قطعا مرهون و مدیون زحمات همان والا مقامانی ست که در جایگاه یک معلم با جان و دل برای رشد عقلی و علمی فرزندان این آب و خاک با تمام کمبودها و کاستی ها سعی در اجرای بهترین عملکرد بهینه خود داشته اند .
لیک جدا از حیث علمی در ابعاد تاریخ کهن این سرزمین با شروع حیات دوران علمی دوران اسلامی شاهد اهمیت دوچندان سخصیت هایی بوده ایم که وظیفه خطیر تعلیم و تربیت و پرورش روحی و علمی دیگران را به عهده داشته اند .
اهمیت بخصوص یک تعلیم دهنده علمی که امروزه ما بعنوان یک دبیر و یا یک معلم یا استاد دانشگاهی از آن یاد می کنیم در نزد بزرگان دینی این سرزمین که خود همگی دارای مراتب علمی و فقهی ویژه ای بعنوان یک مفسر و محلل علمی بوده اند آنقدر مهم است که در نقطه به نقطه مراتب وصیتی این بزرگان تاکید ویژه بر حفظ احترام و سپاس از معلمان یک قشر نه تنها بعنوان یک امر علمی بلکه بعنوان یک فریضه واجب مذهبی توصیه گردیده لست .
یکی از مهمترین نقاط سفارشی و تاکیدی در فرهنگ علمی - مذهبی ما در ادای احترام به مقام شامخ معلمان می توان به موارد بسیار مهم و تامل برانگیز زیر برای روشن سازی کامل این مهم اشاره نمود . :
《 اللهم اغفر للمعلمین و اطل اعمارهم و بارک لهم فی کسبهم - بارالها معلمان را بیامرز و عمر طولانی به آنها عطا فرما و کسب و کارشان را پربرکت گردان 》.
نبی اکرم ص /کشف الخطا ج 1 / ص 48 .
《 من علمنی حرفا فقد صیرنی عبدا - کسی که به من تنها یک حرف بیاموزد مرا بنده خود کرده است 》 .
امیر مومنان علی ع /جامع السعادات / ج 3 / ص 112 .
بسیار خوب ؛ تمامی مبانی و نکاتی که تا به اینجا به آنها اشاره و پرداخته شد همگی به خوبی و با صراحت تمام بر اهمیت اقشاری که در اجتماعات انسانی مشغول به شغل تعلیم و تربیت انسانها هستند اشاره نمود ،
شغلی که در نزد خداوند آنقدری قابل احترام است که بهترین بندگان خود و رسولان خود را در چنین مهمی برای ارشاد علمی و انسانی مردمان کره زمین در قرنهای متمادی گماشته است .
کاملا مشخص و مبرهن است که امروزه در جهانی گسترده جامعه ای دارای انسانهایی نیک اندیش خواهند بود که طیف آموزشی و پرورشی آنها در تمامی راندمان سیستماتیک خود از معلم و دبیران در تمامی سطوح گرفته تا کارکنان سایر قسمتها بتوانند دست در دست یکدیگر برای بارورسازی دانش وجودی آنها با بالاترین سطح کیفی عمل نمایند .
انجام این مهم مستم حمایتهای همه جانبه و مخصوص از قشری ست که مهمترین وظایف اجتماعی را عهده دار هستند .
براستی که هیچ چیز برای رشد و تعالی آرمان خواهانه یک جامعه مدنی انسانی به اندازه انجام درست وظایف معلمان ؛ دبیران و اساتید دانشگاهی مهم نخواهد بود ؛ زیرا با انتقال مفاهیم درست علمی درست با یک روحیه داوطلبانه وظیفه طلب سطح کیفی آنچه که بعنوان داده های آموزشی تعلیمی از یک معلم بعنوان منتقل کننده به یک دانشجو که گیرنده است به بالاترین نقطه اوج خواهد رسید و این ارمغانش همان سلامت علمی جامعه هم طراز با سطح جهانی خواهد بود .
برای آنکه که بتوانیم جایگاه کیفیتی معلمان و کارکنان بخش های سیستم آموزشی را ارتقا دهیم چاره ای نیست جز آنکه نخست شرایط شخصی و خصوصی خود آنها را به بهترین نحو مرفه کرده و مشکلات بی شماری را که این قشر با آنها روبرو هستند مرتفع سازیم تا آنها بت یک ذهنیت آرام و جسم و روحی تامین شده و راضی از وضعیت و جایگاه اجتماعی خود بتوانند به بهترین وجه وظایف خود را انجام دهند .
تقابل دولت / ملت ؛ این همان نزاعی ست که دولت می بایست طبق وظایف و اختیارات خود بعنوان قوه مجریه در کشور به بررسی ، یابش و حل قطعی مشکلات قشر آموزشی کشور عمل کند .
علیهذا بدون هیچگونه تعارف و مبالغه ای بایست گفت که دولت در بخش انجام وظایف خود در بخش آموزشی و علمی کشور تا حدود بسیار بالایی ضعیف عمل نموده است .
عدم رضایت همیشگی توده فرهنگیان آموزشی در بیشتر سطوح نهادهای آموزشی این کشور بزرگترین تلنگر خطر است ؛ جامعه ای که مهمترین قشر آن مدام از وضعیت معیشتی خود اعلام نیتی کند قطعا با ذهنیت و روحیه ای تضعیف شده نخواهد توانست در عصری که علم و دانش در دنیا حرف اول و آخر را میزند حرفی برای رقابت داشته باشد .
قشری از اجتماع که ما تحت العنوان فرهنگیان و توده آموزشی کشور می شناسیم همان خط مقدمی هستند که همواره در طول سالهای متمادی برای حفظ و زنده نگه داشتن ارزشهای والای اسلامی - انقلابی از همه چیز خود گذشته اند و همیشه در صحنه نبرد حق بر علیه باطل در صفوف اولیه مبارزان انقلابی قرار داشته اند .
حال اگر نتوانیم نسبت به رفع نیازهای اساسی این قشر موفق باشیم نه تنها از لحاظ راندمان آموزشی و علمی در اکثر سطوح دچار افتی شدید خواهیم شد و از دنیای علمی عقب می افتیم بلکه فرصتی نیز به اجانب و بیگانگانی خواهیم داد که خوب می دانند چگونه از چنین منافذ باز مانده ای برای تسریع ورود به دیواره های این کشور و این حکومت رخنه کنند و با تشییع سازی و پخش بحران در بین این قشر فهیم مسائلی بسیار مهم و خطرناک را بر علیه خودمان استفاده کنند .
همانگونه هم که در سالهای اخیر بارها و بارها از گویش متفکران و محللان داخل بخصوص منوط بر فرمایشات بی شمار رهبر عظمای انقلاب مبنی بر هوشیاری در کنترل جنگ نرم دشمن و بسته کردن منافذ ورودی فرهنگی مشخص می شود که حل مشکلات و راضی نمودن سطح علمی و آموزشی فرهنگیان چقدر اهمیت فوری خواهد داشت .
نکاتی که در ابعاد مهم نیازمند اتخاذ تصمیم ویژه و سریع می باشد . :
1 . با توجه به رکود مدام در وضعیت اقتصاد داخلی و افزایش بی رویه نرخ ها و مصوبات قیمتی بر کالاهای مصرفی خانوار و با توجه به حقوق نه چندان رضایت بخش قشر فرهنگیان باز هم نسبت به افزایش چشمگیر چندین درصدی حقوق آنها اقدام اساسی گردد ؛
2 . در اکثر اوقات با توجه به وجود کمبود بودجه در کابینه مالی دولت ماهها معوقات مالی و حقوقی کارکنان آموزشی به تعویق می افتد و با توجه به همان حقوق اندک نبود آن هم فاجعه غیر قابل کنترل بر ذهن و روحیه آنها خواهد گذشت .
کنترل این نکته هم بسیار اهمیت خواهد داشت .
3 . تخصیص ساپورتهای دیگر مانند وام های کمک هزینه ای برای مشکلات درون خانواری اعم از ازدواج ، مسکن ، تجهیز منزل و غیره .؛ و نیز تخصیص بن های اعتباری بیشتر با ویژگی های متعدد و گوناگون هم مب تواند تا حدود زیادی به رفع مشکلات معیشتی قشر فرهنگی - آموزشی کمک ویژه نماید .
4 . بازگشایی مراکز خرید بیشتر که صرفا مختص دبیران و معلمان بوده و با مرکز اعتباری سایر کارکنان آموزشی متفاوت باشد نیز تسهیل بیشتر مایحتاج روزمره کارمندان بخش دولت در آموزش را کاهش خواهد داد .
اینها تنها چند نکته از نکات بی شماری بود که نسبت به فضای گنجایش تحلیل در یک مقاله می توانستیم به آن اشاره نماییم .
بسیار طبیعی و مشخص است که با وجود یک طیف چتد میلیونی عظیم در سیستم آموزشی این کشور بخصوص در حیطه دبیران و معلمان مشکلات پیش رو بسیار زیاد خواهد بود و راه حل های پیشنهادی هم بسیار متعدد تر خواهد بود .
اما اگر نسبت به انجام فوری و سریع و درست همین نکات هم جدیت و همیتی ملی مصروف شود باز هم شاهد رفع حجمه ای بزرگ از مشکلات عمومی؛ خصوصی و معیشتی قشر فرهنگیان کشور خواهیم بود .
و انجام این مهمات می تواند در پیشبرد اهداف ملی آموزش این کشور مهم واقف شده و سطح کلان علمی را در برد جهانی و در افقی پیش رو به جلو به مثبت حرکت دهد .
تمامی آنچه که در این مقاله صرف شد تلنگری شهودی و کارشناسانه بود نسبت به تدوین کارشناسانی که خود سالهای سال در حوزه خانواری دبیران زندگی کرده اند و مشکلات بی شمار را از نزدیک لمس کرده اند .
و نه یک مقاله گزارشی از یک شخص که هیچ شهود و درکی منطبق با هر آنچه که احراز شده درک نکرده باشد .
باشد که انشالله در پناه خداوند باری تعالی و در سایه لطف مدام حضرت مهدی ارواحنا فدا آن یار غایب ولی همیشه حاضر دلسوز بتوانیم با تسریع در حل مشکلات قشر آموزشی - فرهنگی این کشور ؛ پرچم ملی این مرز و بوم را با افتخاری بیشتر از گذشته بر فراز قله های علم جهان برافراشته بداریم .
و من الله التوفیق .
دکترمحمدامین سرکهکی
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی تیتربرتر؛. حملاتی که متداولا با شگردهای گوناگون تی و ترفندهای متفاوت در ادوار گوناگون برای براندازی یا توقف در چرخه های پیشرفت ملی و صنعتی داخلی صورت گرفته است که با یاری دلاورمردان همیشه پیروز این سرزمین همواره خنثی شده و سیلی وحشی دشمنان را با قدرتی دفاعین و چندین برابر به سمت سیبل پرتابی خودشان شلیک نموده است .
سناریوی تعدی اجانب و مزدوران همواره به دو صورت برای ریشه کن کردن گردونه دائمی پیشرفت روز افزون این کشور صورت گرفته است . :
1 - استراتژی محاصره نظامی و حمله مرز به مرز ؛ که مزدوران را بر این خیال واهی می نشاند که با ورود به جغرافیای داخلی می توانند بر همه چیز سلطه گر بوده و مالکیت تمامی نمودار پیشرفت چندین ساله را تصاحب کنند ؛ که البته همیشه با هر اتک و یورش اولیه مشتی آهنین را در پاتک دریافت می نمودند و متوجه حماقت خود در انتخاب روش یونیفورم نظامی برای تصاحب می شدند .
2 - ت محاصره انتقال و تبعید ؛ روشی نوین در قرن بیستم که بعد از نزول دوران تجدد پست مدرنیسم در عصر تمام ماشینی اجانب مهاجم را بر آن داشت تا در ت ابزار و افکار که تحت عنوان ( جنگ نرم ) قلمداد می شود با رویکرد محاصره جغرافیای ایران و کنترل شدید در داده ها و بازیافته ها درونی و بیرونی بر آن باشد تا با صدور و خروج آنچه که به صلاحدید و منافع سیستم تهاجم است سبب ورود ابزارآلات فکری و رسانه ای ، تولیدی و خدماتی و به ویژه مصرفی شوند تا با کنترل محسوس و در مواردی نامحسوس همه چیز را در مسائل اقتصادی و فرهنگی در دست گرفته تا بتواند با در دست گیری ریموت کنترلینگ عملیات محاصره سیستم اجرایی حکومت را به تسلیم وادار نموده تا در قبال برنامه های وسیعی که برای این آب و خاک در نظر گرفته اند تحت فشاری گسترده به اجبار تن دهند .
در این میان و از آنجایی که یکی از مزدورترین اجانب ایران همواره کشور آمریکا و زمامداران همه اعصار آن بوده اند و خباثت و رذالت خود را نسبت به ایران و مردم این سرزمین همواره با شدیدترین وضع همانند کمک به دشمنان در جنگ 8 ساله تحمیلی نشان داد باز هم در این برهه چند سالی ست که جنگی دیگر از دسته《جنگ محاصره و مقاومت 》ناجوانمردانه به ما تحمیل شده است .
کشوری همانند ایران که بعد از صدمات سنگین 8 ساله جنگ تحمیلی بخوبی توانسته است طی بیش از 3 دهه استوار بر گامهای تخصص بومی جوانان و متخصصان خود در همه زمینه ها بخصوص در ابعاد صنعت علمی بزرگ انرژی هسته ای فزآینده پیشرفت و مترقی باشد همین عاملان بسنده بود برای نقشه های شوم جدیدی که اجانب ستمکار دهکده جهانی و در راس همه آنها امریکا طرح ریزی شود .
معادله ممنوعیت صادرات بیش از 90 نوع از اقلام مهم کشورهای غربی بخصوص امریکا و فرانسه که بشدت تحت سیطره اوامر ینگه ای ها هستند و این اقلام مورد نیاز کشور ایران که بخش عظیمی از آن قریب بر 65 درصد آن مواد اولیه و مصرفی کارخانجات داخلی بود که توانایی تولید آن را نداشتند و بدون آن حیات چرخشی بخش های عظیم علمی ، صنعتی و آزمایشگاهی ایران را دچار مختل میکرد .
از اوایل سال 92 بود که تحت فرامین مدبرانه رهبر فرزانه انقلاب مبنی بر جهشی در مقابله با محاصره اقتصادی و ارائه دستورالعملی جدی جهت خنثی سازی پروسه شوم محاصره و عدم ورود و ترخیص کالاها و مایحتاج اساسی کشور حرکتی انقلابی تحت العنوان 《 اقتصاد مقاومتی 》 و با توجه به رهنمودها و تذکرات رهبر حکیم انقلاب و بررسی کارشناسان حوزه اقتصادی و امنیتی داخل کلید خورد .
حال نیاز است کمی به ریشه یابی آنچه که در مفاهیم ادبیاتی عناوین یک پروژه مصطلح میشود و می بایست در وجه نمودار بازبینی عملیاتی هم نمود روشن و مثبت باز پس دهد نگاهی بیندازیم .
آنچه را که ما《 مقاومت 》می خوانیم به هیچ وجه ریشه ای غریب و نا آشنا برای اذهان عمومی و تخصصی آحاداین کشور ندارد .
مقاومت ریشه ای ست آشنا با اندیشه و عمل مردمانی که در طی سالیانی متمادی و در زمانی که اجانب از چندین سو به این آب و خاک هجوم آورده بودند همگی پاسبان جان و نان سرزمین خود بودند .
اما از آنجا که ریشه مقاومت در واژه اقتصاد در هم تنیده می شود و از آنجا که اقتصاد همان معیشت و معیشت همان رفاه مردم یک سرزمین است پس قطعا در احوالی که اجانب سرزمینی را در محاصره ای وسیع از مسائل اقتصادی دچار میکنند که همواره با چاشنی ت هم آغشته شده است پس آن مقاومت 8 سال دفاع مقدس را فراموش کنیم که لطمات هجوم مقاومت اقتصادی مردم بمراتب صدها برابر وخیم تر خواهد بود.
ما در فشاری منگنه گونه و دردآور از نیازهایی قرار می گیریم که در 2 دسته بایدبا عدم وجود آنها و لطمات عدم بودن آنها روبرو شویم .
۱ - نظام دیپلماتیک در اقتصاد بی معنی ست ، زیرا در آن زمان که کلیت یک جغرافیای انسانی از یک کشور و یک حکومت تحت فشار بی سابقه اقتصادی دیگر متمولان پیشروی خارجی قرار می گیرد باز هم به یاد آن ( مجلس مهستان / دوره اشکانیان ) می افتیم که تمامی لطمات محاصره جنگ های نظامی و فشارهای اقتصادی از بیرون طبقه سوم جامعه را به معنای حقیقی کلمه خرد و نابود می کرد ، و نه آن جماعت کرسی نشین بر گردونه مهستان آن زمان یا بهارستان این زمان را . !؟! .
به راستی که زمانی که مقاومت رامی خواهیم در هجوه وحشیانه بیگانگان معنی بخش عمل کنیم باز هم همه انتظار بر آنست که مردمی بی بضاعت چون همیشه بسوزند و بسازند ، کم بخورند و کم بیاشامند ، در فریبی دو پهلو در نبود آن کالای تحریم شده یک کپی غیر استاندارد را به دو یا چتد برابر تولید داخل خریداری کند .
که این می شود همان همه فشار باز بر سر مردمی با سطح درآمدی رو به سمت فقر که باید طبق تمامی آنچه که ت نظری برنامه 《 اقتصاد مقاومتی 》 ست عمل کنند و خود را به دست طرح و برنامه کارشناسانی بسپارند که چون مهستانیان اشکانی هم اینک خود بهارستانیان مرفه طراز اول هستند و قطع به یقین خود تولید کنندگان همان محصولات تولید داخل .!؟! .
خب قطع به یقین با چنین دکوراسیوان ظاهر نمایی که در 2 طبقه مردم خلاصه می شوند ( مهستانی / غیر مهستانی ) معلوم است که اگر چراغی روشن شد که شد همه از نور این مه در نصیب خواهند بود ؛
و اگر چراغی خاموش شد تاریکی چراغ می ماند برای همان مردمانی که مقاومت را با بیچارگی تحمل کردند با گرانی و تورم و هر سیلی که به صورت خود و خانواده خواباندند ؛ و در این خاموشی مقاومت چون گذشته هیچ چراغی از خانه ( مهستان و مهستانی ) خاموش نخواهد شد . !؟! .
۲ - اقتصاد ؛ همان واژه علمی سترگ و بزرگی ست که بزرگترین بعد علمی دنیا را تشکیل میدهد .
اقتصاد همان ریسمانی ست که اگر کارشناس و متخصص یا متخصصانش درست مهره بچینند و هر تحریم و هر فشاری چه درونی و چه بیرونی نازل بیاید نخواهد تواند این دیوار را که با ملات ساروج دانش روز و منطبق بر عقل و استدلال و نه احساس و منافع طلبی و موقعیت گرایی و جناح بندی سوق دهد این دیوار را بشکند .
حوزه مقاومت در هر تراژدی قدر مسلم بیشتر از نیاز به راهبر و فرمانده ای که خوب سخن نظری می گوید نیاز به سربازان عمل گر علم گرای مجربی خواهد داشت که به دور از هرگونه مسائل و تنش های حزبی و جناجی و ی که خود به آن متعلق است و یا خود مدافع آن است در خدمت آن دستورالعملی باشد که برای پیشبرد هدف گروهی نوشته شده است .
مگر نه آنکه هدف از استراتژی مقاومت در هر حوزه ای کاهش فشارهای وارد آمده به قشر کم زور و سطح پایین جامعه است .!؟! .
پس چرا بعد از گذر چند سال از پیشبرد برنامه جامع 《 اقتصاد مقاومتی 》 باز هم پلیکان نیاز نه تنها کنترل نشد و با تولیدات نامرتبط بی کیفیت داخلی حل نشد بلکه بحران مدیریت این حوزه خود به مدیریت بحران شایع تری مبدل شد .
و در این بخش . :
- عدم انطباق عمومی بین آرا و نظرات کارشناسان حوزه اقتصاد و حوزه امنیت و صلاحیت اسلامی .؛
- مدافع طلبی جهت حفظ منافع فردی و گروهی و حزبی عده ای رجاله خاص و نه تمدار و کاردان اقتصادی . ؛
عدم وجود کنداکتور و برنامه ریزی کلان و بازخواست پاسخ صریح از متولان اجرایی و واگسیختگی ابن مقاومت .؛
و از همه مهم تر . ؛ گم گشتگی ایران در عصر دهکده جهانی و نیافتن جایگاه حقیقی خود در این دنیای گسترده وسیع علمی .
و پهش و توزیع چندگانه نظرات متفاوت کارشناسانی متفاوت اعم از اقتصاددانان ؛ تمداران ؛ وزاری سایر حوزه ها ؛ کارشناسان امنیتی و نظامی ؛ حوزه های مذهبی و بسیاری دیگر از مراجع غیر مرتبط که با ایراد خطابه خود نقش بی اهمیتی را به ادامه مسیر دادند و بجای کنترل وضع کیفی بر کم رنگ بودن کمیت و تعدد آرائ عمومی افزودند .
این خلاصه ای بود شاید اندک که نسبت به بضاعت زمان می شد کوتاه ولی ریزپردازانه و نکته بین نسبت به آنچه که ما 《 اقتصاد مقاومتی 》 خواندیم با آنچه که طی چندین سال ماحصل عمومی و خصوصی آن را در زعم مردم فهیم انقلاب که بفرموده امام خمینی ره اینان همان وارثان و مالکان حقیقی انقلاب هستند مشاهده کردیم بیان نمائیم .
خطابه ای بود بدون هیچگونه غرض ورزی نسبت به شخص یا اشخاص که در چارچوب آنچه که مستند طی نتایج چندین ساله 《 اقتصادمقاومتی 》 رویت به بیان شد به عرض تسلیم تقدیم گردید .
*دکترمحمدامین سرکهکی
درباره این سایت